فرشته اي كه بالهاشُ گم كرد

بيا

اى آغاز شده در من ، اى جوانه زده در وجودم ، بيا و سيراب كن گوشهايمان را از صداى خنده هايت ، گونه هايمان را از لرزش نفسهايت و چشم هايمان را از ديدن رويش و باليدنت و بگذار عشق فصل ثابتى باشد از كتاب زندگى ما.
30 تير 1392

باز هم دلتنگى

تمامِ هوا را بو مى كشم  چشم مى دوزم ، زُل مى زنم ... انگشتم را بر لبانِ زمين مى گذارم : " هيس ! مى خواهم رَدِّ نفس هايش به گوش رِسد ...!"  امّا... ! گوشم درد مى گيرد از اين همه بى صدايى.  دل تنگى هايم را مچاله مى كنم و پرت مى كنم سمتِ آسمان !  دلواپَسِ تو مى شوم كه كجاىِ قصه مان سكوت كرده اى كه تو را نمى شنوم .....  باز هم دلم تنگ شده.... Navid
28 تير 1392

زيباترين شعر خدا

مادر، ای پرواز نرم قاصدک مادر، ای معنای عشق شاپرک ای تمام ناله هایت بی صدا مادر ای زیبا ترین شعر خدا مادر ای محرم ترین یارم مادر ای مونس و غمخوارم به نام نامی مادر همیشه دوستت دارم
27 تير 1392

به خاطر تو

من عشق را در تو تو را در دل دل را در موقع تپیدن و تپیدن را به خاطر تو دوست دارم من غم را در سکوت سکوت را   در شب شب را در بستر و بستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم . زندگی را به خاطر زیبایی اش و   زیبایی اش را به خاطر تو دوست دارم .   من دنیا را به خاطر خدایش خدایی که تو را خلق کرد دوست دارم   دوستت دارم عزیزترینم...
26 تير 1392

پدَرَم

دختر كه باشى میـدونـی اَوّلــــیـن عشــق زنـدگیـت پـــِدرتـه دخـتــر کـه بــاشی میـدونـی محکــم تــریـن پنــاهگــاه دنیــا آغــوش گــرمِ پـــدرتـه دخـتــــر کـه بــاشی میـدونـی مــَردانــه تـریـن دستــی کـه مـیتونی تو دستـِـت بگیـــری و دیگـه اَز هـــیچی نَتــَرسی دســــتای گرم و مهـــــربون پـــدرتـه هَر کـجای دنیـا هم بـــاشی چه بـاشه چـه نبــاشه قَویتــریـن فرشتــه ی نِگهبـــان پـــِدرته.
25 تير 1392

دلم تو را مى خواهد

دلم حضور مردانه می خواهد؛ نه اینکه مرد باشد، نه ...! مردانه باشد : حرفش، قولش، فکرش، نگاهش، قلبش؛ و آنقدر مردانه که بتوان تا بینهایتِ دنیا؛ به او اعتماد کرد، تکیه کرد ... دلم تو را مي خواهد.
24 تير 1392